Thursday, January 3, 2008

غیبت طولانی شد

3 ژانویه
پنج شنبه ۳ ژانويه را درباره اختلال های شخصيتی از جمله اختلال شخصيت نمايشی حرف زديم. اختلالی که بيشتر زنان به آن مبتلا می شوند تا مردان. دکتر ليلا هاشمی روانشناس از نيويورک هم ميهمان برنامه بود. خيلی برنامه خوبی شد. به کتاب "دراکولاهای احساس" اثر آلبرت جی برنشتاين اشاره کردم که شب قبل بخش هايی از آن را خوانده بودم. از نظر او دراکولاهای احساسی، مثل دراکولاهای خون آشام هستند ولی به جای خون، احساس و انرژی انسان را می مکند! دراکولاهای نمايشی، فقط برای جلب توجه اين و آن زنده اند. اگر اين توجه را به ميل خود به آنها ندهيد، خود را به هر دری می زنند تا آن را از شما بگيرند. ابراز احساسات آنها سطحی و مبالغه آميز است. اين شخصيت، به توجه ديگران نياز دارد و نه حمايت و راهنمايی. اين شخصيت عاشق حرف زدن، غيبت کردن (پشت سر مردم حرف زدن) و قصه گفتن است. قصه های او هم با هر بازگويی، بسيار مبالغه آميز و دراماتيک تر می شود. دکتر هاشمی گفت برای ريشه يابی بعضی از اختلال های شخصيتی، بايد سنت ها و شرايط فرهنگی را هم در نظر گرفت چون ممکن است گاه بعضی از اختلال ها از نظر فرهنگی الزاما ناپسند نباشند.

29 دسامبر
برنامه شنبه ۲۹ دسامبر درباره نقص های "مادرزادی" بود و علت ايجاد آنها. از دوقلو زايی و چند قلوزايی صحبت شد و مورد دوقلوهای به هم چسبيده به عنوان يک نقص ژنتيکی هم مطرح شد. در اين رابطه مصاحبه ای با بنجامين کارسون، رييس بخش جراحی و مغز و اعصاب در بيمارستان کودکان جانز هاپکينز آمريکا که از اعضای اصلی تيم جراحان جداکننده لاله و لادن بيژنی دوقلوهای بهم چسبيده ايرانی بود، داشتيم. آقای کارسون شرايطی را که بر اساس آن پذيرفت در تيم جراحان باشد توضيح داد. او در بخشی از اين مصاحبه گفت در اواسط عمل جراحی، وقتی با وضعيتی مقداری متفاوت با آنچه پيشتر انتظارش را داشته رو به رو شدند، تصميم گرفت که جراحی را در همان نقطه متوقف کند تا بعدا با تيم جراحی، راه های جديدی برای جدا سازی موفقيت آميز لاله و لادن پيدا کنند. می گويد ولی در همان مرحله متوجه شد که از پيش با دوقلوها توافقی شده که به هيچ وجه جراحی متوقف نشود. يعنی دوقلوها گفته بودند يا بايد جدا شده به هوش بيايند و يا اصلا به هوش نيايند. گفت اگر از اين توافق خبر داشت، در اين جراحی شرکت نمی کرد.

پشت صحنه: اين برنامه آخرين برنامه ما در سال ۲۰۰۷ بود.

28 دسامبر
۲۸ دسامبر جمعه ۲۸ دسامبر قرار بود نيره توحيدی ميهمان برنامه باشد و در باره کمپين و حضور و شرکت زنان در قدرت سياسی صحبت کنيم. پيغام هايی برای هم گذاشتيم روی تلفن های همراه اشتباهی...خلاصه نشد که نشد...فريبا داوودی مهاجر را از قبل برای برنامه ذخيره خبر کرده بودم. چقدر هم خوب شد. او درباره موانعی که بر سر حضور زنان در قدرت سياسی کشورهايی مثل ايران وجود دارد حرف زد. بوتو درپاکستان، اينديرا گاندی در هند و شيخ حسينه را در بنگلادش مقايسه کرديم. با وجود اينکه به قدرت رسيدن اين زنان در اين سه کشور بر اساس نام پدرهای آنها بوده، اما اصولا چه دليلی وجود دارد که هنوز زنان ايرانی به سطح قدرت سياسی مشابه نرسيده اند؟ فريبا داوودی مهاجر، درباره ويژگی های حرکت های اخير زنان در ايران صحبت کرد و با برشمردن ويژگی ها و خصوصيات جنبش های خرد و کلان اجتماعی، نتيجه گرفت که حرکت کنونی يک جنبش است و بعضا بازگشت ناپذير.

پشت صحنه: اين فريبا داوودی مهاجر عجب سر و زبانی دارد و چه حاضر جواب است!

27دسامبر
پانزده دقیقه از برنامه پنج شنبه ۲۷ دسامبر که قرار بود به مسئله گرمايش زمين و پيامدهای آن بپردازد، به مرگ بی نظير بوتو
پرداخته شد. بديش اين بود که ما فقط کوتاه زمانی قبل از برنامه خبر را شنيديم. خوب بود در چند برنامه قبل تر هم درباره او صحبت کرده بوديم و مشکل اينجاست که هر بار که حميده از او باصطلاح به نيکی صحبت می کرد، من از موضع اين حرف می زدم که خانم بوتو را نمی شود به هيچ طريقی به جنبش دمکراسی خواهی و جنبش زنان ربط داد. ولی با اين حال غم انگيز بود. بهر حال رهبر يک اپوزيسون سکولار کشور اسلامگرايی افراطی زده پاکستان بود و خيلی بد شد که کشته شد. بهر حال درباره محيط زيست هم حرفکی زديم..گرمايش زمين، پيمان کيوتو، آلترناتيو برای کيوتو و ...
پشت صحنه: من موافق نيستم بدون کارشناس در باره محيط زيست حرف بزنيم...در زمينه گرمايش زمين من قبل هم مطلب هم نوشته ام، اما به نظر من محيط زيست و بخصوص گرمايش زمين از آن مسايلی ست که مردم بايد آن را از زبان کارشناس بشنوند....به هر حال مرگ بوتو، موضوع محيط زيست را هم ضايع کرد.

1 comment:

Anonymous said...

سال 2008 هم آغاز شد امیدوارم برنامه هایی پربار و مهمانهایی توپ در این سال داشته باشید.
وب لاگ رو همه بیشترش کنید البته اگه وقت شد.

وحید