برنامه سه شنبه 15 ژانویه که خیلی برنامه تر و تمیزی شد، به گزارش 51 صفحه ای دیده بان حقوق بشر پرداخت. در این گزارش آمده است که قوانین موجود جمهوری اسلامی، به علت قیدها و تبصره های عجیب و غریب آن، امکان نقض همه جانبه حقوق مردم را فراهم کرده است. مثلا در مورد قانون "جرایم ضد امنیت داخلی و خارجی کشور"، آنقدر عبارت بندیش مبهم است که شما می توانید تقریبا هر کسی را به اتهام بر هم زدن امنیت ملی، تبلیغ علیه نظام، تبلیغ به سود گروه های بیگانه، توهین به مقدسات دستگیر کنید. از زمان روی کار آمدن دولت محمود احمدی نژاد، اتهام های مبهمی مثل دریافت پول از خارجی ها هم اضافه شده که فعالان جامعه مدنی را بیش از پیش زیر فشار قرار داده است. البته در زمان دولت های قبلی به خصوص دولت آقای رفسنجانی هم این دست اتهام ها کم نبود، ولی در زمان احمدی نژاد، این اتهام گسترش زیادی داشته است.
این گزارش بر اساس مصاحبه های فراوان با بازداشت شدگان سابق بند 209، خانواده های آنها و همینطور کارشناسان حقوقی و آگاهان به این قوانین تدوین شده است. از جمله نقص هایی که این گزارش دارد، این است که موضوع تعزیز در آن مطرح نشده با آنکه تعزیر در این سه دهه پس از انقلاب در مورد بسیاری از زندانیان اجرا شده است.
ایران از نظر اعدام، پس از چین مقام دوم را دارد. در سال 2007، 300 نفر اعدام شده اند، در سال 2006، 177 نفر و در سال پیش از آن 94 نفر اعدام شده بودند.
حسن زارع زاده اردشیر که اتفاقا دیده بان حقوق بشر با او به عنوان زندانی سابق مصاحبه کرده است هم در برنامه بود و خیلی خوب بود.
تو برنامه به موضوع لغو مجازات اعدام هم پرداختیم و آمارهای موجود در باره میزان قتل و آدمکشی در کشورهایی که مجازات اعدام هست و جاهایی که نیست هم مرور کردیم...و البته آمریکا هم در امان نماند. از موضوع نیوجرسی که مجازات اعدام را لغو کرده (که البته به ندرت در این ایالت اعدامی صورت گرفته) هم سخن به میان آمد و آمار قتل و جنایت در ایالت هایی که مجازات اعدام دارند و آنها که ندارند هم مقایسه کوچکی شد.
بخش دیگری از برنامه به موضوع سنگسار به خصوص اعدام زنان و موضوع عاطفه رجبی، دختر 16 ساله ای که به جرم زنا اعدام شد اختصاص یافت. جسد عاطفه 45 دقیقه بالای جرثقیل بوده و خود قاضی حاجی رضایی طناب را به دور گردن او انداخته بوده. چهار مردی که با عاطفه رابطه داشته اند، هر کدام به چند ضربه شلاق محکوم شده بودند.
نظر شخصی خودم:
این گزارش بر اساس مصاحبه های فراوان با بازداشت شدگان سابق بند 209، خانواده های آنها و همینطور کارشناسان حقوقی و آگاهان به این قوانین تدوین شده است. از جمله نقص هایی که این گزارش دارد، این است که موضوع تعزیز در آن مطرح نشده با آنکه تعزیر در این سه دهه پس از انقلاب در مورد بسیاری از زندانیان اجرا شده است.
ایران از نظر اعدام، پس از چین مقام دوم را دارد. در سال 2007، 300 نفر اعدام شده اند، در سال 2006، 177 نفر و در سال پیش از آن 94 نفر اعدام شده بودند.
حسن زارع زاده اردشیر که اتفاقا دیده بان حقوق بشر با او به عنوان زندانی سابق مصاحبه کرده است هم در برنامه بود و خیلی خوب بود.
تو برنامه به موضوع لغو مجازات اعدام هم پرداختیم و آمارهای موجود در باره میزان قتل و آدمکشی در کشورهایی که مجازات اعدام هست و جاهایی که نیست هم مرور کردیم...و البته آمریکا هم در امان نماند. از موضوع نیوجرسی که مجازات اعدام را لغو کرده (که البته به ندرت در این ایالت اعدامی صورت گرفته) هم سخن به میان آمد و آمار قتل و جنایت در ایالت هایی که مجازات اعدام دارند و آنها که ندارند هم مقایسه کوچکی شد.
بخش دیگری از برنامه به موضوع سنگسار به خصوص اعدام زنان و موضوع عاطفه رجبی، دختر 16 ساله ای که به جرم زنا اعدام شد اختصاص یافت. جسد عاطفه 45 دقیقه بالای جرثقیل بوده و خود قاضی حاجی رضایی طناب را به دور گردن او انداخته بوده. چهار مردی که با عاطفه رابطه داشته اند، هر کدام به چند ضربه شلاق محکوم شده بودند.
نظر شخصی خودم:
"اعدام یعنی اجرای یک قتل عمد و برنامه ریزی شده توسط حکومت. اعدام در ملا عام بدترین نوع توهین به حرمت و کرامت انسانی است. اعدام، مرگ را به یک عمل معمولی تبدیل می کند و از قباحت کشتن می کاهد." ای کاش یک نظر سنجی انجام می شد از کسانی که موافق اعدام هستند. آیا اگر موافقان اعدام بدانند که اعدام از میزان قتل و آدمکشی کم نمی کند، باز هم با این مجازات موافق خواهند بود یا نه؟
5 comments:
به به!درود و سلام و به دنیای وبلاگ خیلی خیلی خوش اومدین
با شم موفقم خانم امان. مجازات اعدام عملی وحشیانه است و بر خلاف اعلامیه جهانی حقوق بشر. همانطورکه گاندی هم میگه:" چشم در برابر چشم همه دنیا را کور خواهد کرد."
رضا
با سلام و درود فراوان و عرض خسته نباشید به شما سرکار خانم امان نازنیین
من شخصا برنامه شما را تماشا کردم و باید اعتراف کنم که هر چند هرزگاهی از این اخبار که مطلاع می شوم بسیار غمگین و اندوه گین می گردم
با مسائل سیاسی کاری ندارم اما به لحاظ انسانی و عاطفی عمیقا به فکر می روم و افسوس که جزء آهی سنگین کار دیگری نمی توانم کنم
خواستم احساس و نظر خودم را نیز نسبت به این حقایق بیان کرده باشم
یک نمونه از سنت و مذهب خودمان بگویم که همان حکم سنگسار است . باورتان میشود که خدا برای مجازات بنده خطاکارش چنان حکم وحشیانه ای را در نظر گرفته باشد که زنده زنده به دست بنده گان دیگرش بنده خود را با زدن سنگها عذاب دهد و زجر دهد و در نهایت کشته شود ؟
من که نمیتوانم باور کنم خدایی که مظهر بخشش است مظهر رحمت است مظهر عفو و گذشت است چنین مجازاتی در نظر گرفته باشد . بلکه این مجازات وحشیانه ناشی از همان افکار و تعصبات انسانهایی که خود را خدا فرض کرده و به نام خدا می برند و می دوزند است لازم به ذکر است که بگویم کسی مخالف مجازات مجرم نیست اما یه انسان معتقد به خدا و یه انسانی که خدا را به درستی و به معنای واقعی شناخته باشد " نه بر اساس تعصبات و عقاید تند که از قرنها پیش به صورت یک عقیده و رفتار اجتماعی عرف شده باشد و نام سنت را گرفته است " هرگز نمیتواند باور کند که چنین خدای مهربان و رحمانی چنین مجازاتهایی در نظر گرفته باشد بلکه در مجازات یک مجرم باور دارد که مجرم باید مجازات بشود اما به شکلی انسانی . ایا واقعا کشتن زنده زنده انسانی با ذات خدا تناسب دارد؟
و وحشتناک این جاست که در اجرای حکم سنگسار اولین سنگ را قاضی و یا همان شارع میزند و با خواندن آیه ای از قرآن مردم را به زدن سنگ تشویق میکند و میگوید : که خدا فرموده هر کس سنگی به این مفسد فی الارض بزند گناهانش بخشیده میشود . خیلی وحشتناک است . و افسوس که برخی مردم هم به امید بخشیدن گناهانشان با رفتاری که خارج از انسانیت است یه انسان دیگر را وحشیانه آنقدر با سنگ میزنند که سرانجام کشته میشود و راحت به خانه هایشان باز می گردنند و با این تصور که کاری ثواب انجام داده اند سر به بالین می گذارند توجه کنید گناه کارانی که به امید بخشیدن گناه خویش بنده ای را می کشتند!!!!!! آه خدایا
اما اینها غافل از این هستند که همین رفتارهای وحشیانه و همین عقاید غیر انسانی تنها نتیجه ای که دارد همان بدنامی و زشت نمودن چهره دین اسلام است ، واقعا نمیدانم چرا آنقدر که به اجرای احکامی که هیچ سنخیتی با ذات خدا و وجود مهربان خدا ندارد فکر میکنند اما به بدنامی و زشت شدن دین اسلام فکر نمیکنند دینی که مظهر مهر و محبت و بخشش و گذشت است اما متسفانه این رفتارها و مجازاتهای نه تنها غیر انسانی بلکه حتی غیرالهی نیز باعث دافعه مردم و حتی مسلمانان از اسلام می شود
ودر پایان کلامم را نیز با یک آه عمیق خاتمه می دهم
موفق باشید
سلام به فرشته های نجات ما
نمی دانم چگونه و با چه زبانی از خود بگویم . من یک همجنسگرا هستم ، کسی که قلب دارم ، روح دارم ، و از همه بیشتر احساس و عشق به زندگی
اما اما اما انگار در این دنیای اسیر شده به دست آدمهایی که معنی قلب و احساس را فقط با احساس و عقیده و طرز فکر خودشان معنا می کنند هیچ جایگاهی ندارم حتی حق زنده بودنم ندارم فقط بخاطر اینکه یک همجنسگرا هستم
به چه کسی بگم که بدون اینکه خودم بخواهم اینگونه و بااین گرایش به دنیا آمده ام ، به چه کسی بگویم که همان خدای مهربان که خالق شما بوده خالق منم بوده ، خانم امان ، خانم آرمیده ، خانم دکتر شیده عزیز به چه کسی بگویم منم بنده خدایم ، منم دارم نفس میکشم ، منم زنده ام
دلم خونه خونه خونه
حتی باور نمی کنند که دست خودم نیست ، حتی تحقیقات و اطلاعات علمی و پزشکی و روانشناسی که سالهای سال بیان کرده و ثابت کرده که همجنسگرایی در زمان جنینی و در دوران بارداری مادر در اثر اختلالات هورمونی مادر بر بخشی از مغز در قسمت هیپوتالاموس که مربوط به بخش تنظیم عواطف و گرایشات جنسی جنین است اثر می گذارد و باعث میشود که جنین با گرایش جنسی به همجنس خود متولد گردد ، را قبول نمیکنن و می گویند تو یک شیطانی ، تو یک فاسدی تو را باید کشت قرآن بهترین راه را برای شما قرار داده که همان کشتن شماست
خدایا اگر قرار بود مرا بیافرینی اما با گرایشی متفاوت با گرایشی به همجنس خودم تا بنده های دیگرت مرا بکشند و بگویند چون خدا در قران گفته ما تو را می کشیم ، خدا جون پس چرا منرا آفریدی ؟
مگه من بنده تو نیستم ؟ مگه خودت به من حق زندگی و نفس کشیدن ندادی ؟ خدایا پس این بنده هایت چه می گویند ؟
و حالا من مانده ام بین عواطف و احساست و واقعیت ذاتی خودم و افکار و عقاید و مذهب و قرآن مردم جامعه ام
ما همجنسگراها هم جزء اقلیت هستیم ، اقلیت جنسی که مرگبارتین افکار و احکام تهدیدمان می کند
خانم امان عزیز اگر تصور میکنید که این کامنت من برای وبلاگ شما مناسب نیست حالا به هر دلیلی این را تائید نکنید چون من قدرت درک اینرا دارم که چرا حتی حرفهای من به گوش مردم و جهان نمیر سد بخصوص مردم متعصب مسلمان
چه بگویم خانم امان وقتی حتی می گویم منم خداپرستم منم دلم برای خدا می لرزد ، می گویند مگر تو خدا را هم می شناسی ؟؟؟؟؟؟
دگرجنسگرایان حتی خدا را هم مال خودشان می دانند
دلم خون است
کاش می توانستم احساس و قلبم را برای شما به تحریر در بیاورم اما با چنین قلب داغونی چگونه ؟؟؟
پیروز باشید
با سلام خدمت خانم امان گرامی
خانم امان می خواستم صمیمانه از برنامه شما و همچنین از شخص خودتان و همینطور سایر مجریان برنامه زن امروز نهایت تشکر را کرده باشم
در ضمن چند روز پیش که برنامه شما راجب گزارش حقوق بشر بود در طی برنامه فرمودید که علاقه مندان می توانند متن کامل گزارش سازمان عفو بین الملل را دراینجا بخوانند ، شایدم من اشتباه فرض کرده ام اما هر چه به دنبال آن گزارش گشتم نبود ، می خواستم اگر امکان دارد آدرس دقیق آن گزارش را برای من و احتمالا خواننده دیگری یک بار دیگر بیان نمائید ، بی نهایت ممنون می شوم
با سپاس فراوان
ایرانی
Post a Comment