Tuesday, December 11, 2007

!زن امروز راه افتاد

اولین مطلب این وب لاگ مربوط به 4 دسامبر رو خدمتتون تقدیم می کنم که بیچاره اونقدر پست نشد که بیات شد!
حالا داشته باشین تا بعد مفصل تر بنویسیم. فکر می کنم بهتر باشه همه تو این وبلاگ بنویسن که هم تند تند آپدیت بشه و هم حرف همه بازتاب پیدا کنه.

اما این مطلب مال 4 دسامبره:

به سلامتی بالاخره این وبلاگ هم راه افتاد!
به من گفتن هر چه می خواهد دل تنگت بگوی. اگه غیر از این بود، حتما خبرتون می کنم!
با سه چهار روز جلو دوربین، دیگه "اوقات فراغتی" نمونده. روزای تعطیل هم باید خوند و دنبال مطلب و سوژه بود. تازه اون دو روزی هم که مثلا جلو دوربین نیستم، بیشر سعی می کنم گزارش "اوریجینال" درست کنم...التماس دعا!

بعد از شکوه و شکایت از حجم کار، از اصل ماجرا هم بگم. این کار تلویزیونی خیلی باحاله. البته برنامه زن امروز کمتر به برنامه های دیگه صدای آمریکا شباهت داره وهمینم اوایل ملتو یه مقدار گیج می کرد. تو برنامه زن امروز کسی از روی متن نمی خونه...به طور معمول کسایی که قراره جلو دوربین باشن، قبلش دور هم می شینن و درباره موضوع بحث (و جدل) می کنن. بعد می رن درباره موضوع می خونن، یا با کارشناسا موضوع رو چک می کنن و روز موعود می رن جلو دوربین. 90 درصد مواقع برنامه بر اساس سناریوی از پیش مشخص شده پیش نمی ره! البته اینکه مثلا برنامه سه بخش دارد و باید سعی کرد مسایلی که تقسیم شده برای هر بخش با بخشای دیگه قاطی نشه، بر اساس برنامه پیش می ره، ولی موضوع های مطرح شده و جزئیات دیگر، از پیش تعیین نمی شه.

من فعلا به جز روزایی که جلو دوربین هستم، تهیه برنامه علمی-پزشکی رو هم به عهده دارم. اگه فکر کردین موضوع بهداشت وپزشکی ساده تر از یه سوژه سیاسیه، سخت در اشتباهید! خیلی کار می بره...فعلا قرار شده ژیلا هم در تولید گزارش ها به من کمک کنه، که خودش ...البته...نعمتیه..

روز شنبه اول دسامبر (در روز جهانی ایدز) در باره قلب و بیماری های قلبی حرف زدیم! خوب موضوع قلبو از قبل تعیین کرده بودیم، نشد عوضش کنیم به ایدز، ولی اولش گزارشی رو نشون دادیم در باره طرح لباس های ساخت ادریانا برتینی هنرمند برزیلی تبار از کاندوم. اونم کاندوم های رنگ و وارنگ. اگه شد یه عکس ازش می ذارم همینجا.

دکتر آریا مانی از دانشگاه ییل مهمون برنامه بود که با انواع تخصص و فوق تخصص و پژوهش های جالب درباره قلب به برنامه اومده بود. خلاصش این بود که بیماری های قلبی به خصوص در خانمها خیلی جدیه و علائمش هم ممکنه فرق داشته باشه و دیگه اینکه مخصوصا در ایران، خیلی از این بیماری های قلبی می تونه عامل ژنتیک داشته باشه و باید بهوش بود و دربارش بیشتر دونست.

از ایمیل هایی که می گیریم می شه تشخیص داد که چقدر بیننده های برنامه سلیقه های مختلف دارن. یکی می نویسه این چه مهمونی بود؟ اون یکی می نویسه عجب مهمون خوبی! یکی می نویسه چرا درباره بهداشت حرف می زنین. یکی دیگه می نویسه لطفا درباره بهداشت بیشتر حرف بزنین. در باره تک تک مجری های برنامه هم به همین ترتیب. از لباس تنت یکی خوشش اومده، یکی دیگه از همون لباس بدش اومده. یکی می گه چرا اینقد حرف می زنین، اون یکی می گه چرا اینقدر کم حرفین...چیزی که هیچکس شاید درک نکنه، اینه که چقد تهیه این برنامه کار می بره و چقد اعصاب سوهان می زنه. البته از اولش خود ماها هم با فرمت وشکل برنامه چندان انس و الفتی نداشتیم، ولی فکر می کنم برنامه داره جای خودشو باز می کنه. هفت روز هفته، ورزش، سیاست، حقوق بشر، هنر وادبیات، بهداشت و علم، حقوق زنان، بازم حقوق زنان وبازم زنان مطرح می شه. الان واکنش هایی که به برنامه وجود دارد، یه مقدار مثبت تره و مردم دارن باهاش دوس می شن.

پشت صحنه: حال گیری تر از همه اینه که موضوعی که از پیش تعیین شده به قتل برسه و ناکام بشه، یا یه مهمون دعوت شده نتونه تو برنامه حضور پیدا کنه!

از پشت صحنه بعدا بیشتر می نویسم.

2 comments:

Anonymous said...

امان عزيز، راه اندازی بلاگ رودابه را بهت تبريک می گم و آرزوی موفقيت هر چه بيشتر برايت دارم
سعيد

Anonymous said...

خانم امان عزيز، مرسی از اين که اين وبلاگ رو راه انداختين. حالا من می تونم با حال و هوا و خصوصيات شما در خارج از صدای آمريکا هم آشنا بشم. دست شما درد نکنه.

مسعود